ابوذر گفت: روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی ـ علیهما و آلهما السلام ـ کسی دیگر نبود. خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت. مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.»
فرمود: چه خوب، ای ابوذر! تو از مایی.تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راه ها و روش های خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند.
ای ابوذر!خدا را آنگونه عبادت کن که گویا او را می بینی.اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، معرفت» و شناخت» است. او قبل از هرچیز، اوّل» است و چیزی پیش از او نبوده است.او یکتایی است که دوّمی ندارد.پاینده ای است که نهایت ندارد. آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، پدید آمده از قدرت اوست.اوآگاه» و توانا» است.
پس از توحید، مرحله دوم بندگی خدا»، ایمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به این که خداوند مرا به سوی تمامی بشریت، به عنوان بشیر» و نذیر» فرستاده است، تا این که خلایق را به فرمان خدا به سوی حق (که خداوند است)دعوت کنم.
پس از توحید و اعتراف به رسالت من، دوستی کردن با اهلبیت من» است، این خانه و خانوادهای که به خواست خدا و اراده او نجس و پلیدی از آن رفته و به طهارت» رسیده است و بدان ای اباذر! که خداوند خاندان مرا در میان امتم مانند کشتی نوح قرار داده هر کس سوار شد نجات یافت و هر کس دوری کرد نابود شد و مانند باب حطه است در بنی اسرائیل هر کس وارد شد در امان بود.
ای اباذر! وصیت مرا یاد بگیر که خوشبخت دنیا و آخرت باشی.
ای اباذر! پنج چیز را پیش از پنج تا غنیمت بشمار: جوانیت را پیش از پیری؛ تندرستیت را پیش از بیماری؛ دارائیت را پیش از ناداری؛ آسودگیت را پیش از سرگرمی؛ زندگیت را پیش از مُردن.
ای اباذر! از این که کاری را به آینده موکول کنی (و کار امروز را به فردا بیفکنی تسویف») بپرهیز.تو امروز، درمقابل امروزت هستی، از آینده چه خبر داری؟اگر فردایی داشتی، برای فردایت چنان باش که برای امروزت بودی.و اگر به فردا نرسیدی، بر کوتاهی و قصور امروز، اندوه نخواهی داشت.
ای اباذر! چه بسا کسانی که به استقبال روزی می شتابند و در انتظار فردایی هستند ولی هرگز به آن نمی رسند.اگر به اجل و سرنوشت آن بیندیشی، آرزوهای دور و دراز، و مغرور شدن به آنها را دشمن خواهی دانست.
ای اباذر!در دنیا چنان باش که گویی غریبی هستی، یا یک رهگذر، و خود را از اهل گور به حساب آور.
ای اباذر! بامداد که شد وعده ی شام را به خود مده. هر گاه شام کردی سخن فردا را مگو.
ای اباذر! هر یک از شما منتظر چیست؟ ثروتی که طغیان آور است؟ فقری که نسیان آور است؟ مرضی که به فساد می کشد؟ پیری و کهولتی که زمین گیر می کند؟ یا مرگی که شتابان به سراغ می آید؟ یا دجّالی که بدترین غایب مورد انتظار است؟ یا فرا رسیدن قیامت را؟ و ساعت قیامت، وحشت بارتر و تلخ تر است.
همانا بدترین مردم در قیامت عالمی است که از علمش بهره نگیرد، و هر که علم را برای جلب خاطر و نظر مردم طلب کند به سوی بهشت راه نیابد.
ای اباذر! هر که علم را برای فریب مردم تحصیل کند بوی بهشت را استشمام نکند.
ای اباذر! چون چیزی از تو بپرسند که ندانی، بگو: نمی دانم» تا ازعواقب آن آسوده باشی و به آنچه ندانی فتوی مده تا از عذاب قیامت برهی.
ای اباذر! جمعی از بهشتیان بر دوزخیان در آیند و از آنها بپرسند: چرا شما جهنمی شُدید که ما از تعلیم و تربیت شما به بهشت در آمدیم؟ جواب دهند: ما به خوبی ها امر می کردیم و خود خوبی نمی کردیم.
ای اباذر! تو، در گذشت شب و روز، در حالی به سر می بری که اَجَل ها کم می شود. کارها دقیقاً محفوظ است. مرگ هم ناگهان می رسد. هر زارع و کشتکاری، آنچه را کاشته درو می کند (گندم از گندم بروید، جو ز جو) هرکس به هر چیزی برسد، خداوند عطا کرده، و هرکه از گزند و شرّی محفوظ مانده، خداوند نگهبانش بوده است.
ای اباذر! به خُردی گناه نگاه نکن و لکن عظمت خدایی را که عصیانش کرده ای توجه کن.
ای اباذر! مؤمن بر گناهی که کرده از گنجشکی که گرفتار قفس شده (و برای آزادی تقلّا می کند) مضطرب تر و پر هیجان تر است.
یا اباذر! هر که می تواند گریه کند بگرید و هر که نمی تواند گریه کند در دل همواره محزون باشد و حالت گریه بر خود گیرد، که آدم سنگدل از خدای متعال دور است؛ ولی نمی فهمند.
یا اباذر! بنده گناهکاری را در قیامت می آوردند و گناهانش را در برابر دیده اش می نهند، می گوید من در دنیا همواره بر این گناه خود ترسان بودم و در نتیجه همین سخن، بخشوده می گردد.
یا اباذر! مردی که به کارهای خوب خودش تکیه و خاطر جمعی دارد و به نظر خود گناهان صغیره و کوچکی انجام می دهد و (آنها را تا دم مرگ رها نمی کند) در روز قیامت خداوند بر او خشمگین خواهد بود و مرد دیگری که گناه مرتکب می شود ولی بعدا آنها را ترک نماید در قیامت در امان خواهد بود.
ای اباذر! گاه بنده ای گناه می کند و بهشت می رود.
پرسیدم: چگونه یا رسول الله؟
فرمود: گناهش همواره در برابر چشمش می باشد و از آن توبه می کند و به سوی حق باز می گردد تا به بهشت می رود.
یا اباذر! خداوند متعال به برادرم عیسی وحی کرد: یا عیسی! دنیا را دوست مدار که من آن را دوست ندارم و دل به آخرت ببند که خانه بازگشت تو است (و ابدی می باشد).
یا اباذر! چون برادر مسلمان را دیدی که نسبت به دنیا بی رغبت و زاهد است حرف او را گوش ده که به تو حکمت می آموزد.
گفتم: یا رسول الله! زاهدترین مردم کیست؟
فرمود: آن کس که قبر و پوسیدگی تن در خاک را فراموش نکند و زینت های دنیا و اضافه بر ضرورت را رها کند، و جهان باقی ابدی را بر دنیای فانی برگزیند، و فردا را از عمر خود به حساب نیاورد، و هر آن، چنان پندارد که خواهد مُرد و به سر منزل مردگان خواهد رفت.
ای اباذر! خداوند متعال به من وحی نفرموده که مال گرد آورم و لکن وحی فرموده که: خداوند خود را تسبیح گوی و از ساجدین باش، چندان خدا را عبادت کن تا به مقام یقین نایل آیی.
ای اباذر! عشق به مال و مقام، از دو گرگ خون خواری که به آغل گوسفندان زنند و تا صبح از آنها بدرند برای دین انسان خطرناک تر است، بنگر که پس از این واقعه ای از گله گوسفند چه خواهد ماند.
پرسیدم: یا رسول الله! مردم خاضع و فروتن که زودتر از دیگران به بهشت می روند کسانی هستند که بیشتر به یاد خدا می باشند؟
فرمود: نه! بلکه فقرای مسلمین، که پای بر دوش مردم می گذارند (و به سوی بهشت می روند). خان و نگهبانان بهشت به آنها می گویند که: بمانید تا حساب پس دهید. جواب می دهند که: چه حسابی پس دهیم که به خدا، نه قدرت و منصبی داشتیم که عدل و یا ستم روا داریم و نه مال فراوانی که بخل یا اسراف بکار بریم و لکن خدا را عبادت می کردیم و دعوت او را اجابت نمودیم.
یا اباذر! دنیا دل ها و بدن ها را به خود مشغول می دارد و خداوند از نعمت های حلال ما را باز پرسی می کند تا چه رسد به حرام.
پرسیدم یا رسول الله! زیرک ترین فرد مؤمنان کیست؟
فرمود: آن کس که بیشتر بیاد مرگ باشد و خود را بهتر برای آن آماده سازد.
یا اباذر! چون نور الهی بدل راه یابد دل را وسعت بخشد.
گفتم علامت آن نور چیست؟
فرمود: توجه به جهان ابدی، و کناره گیری از دنیای فریبا، و آمادگی برای مرگ قبل از رسیدن آن.
یا اباذر! از خدا بترس؛ ولی برای این که مردم تو را گرامی دارند تظاهر به خداپرستی مکن در حالی که دلت فاسد باشد.
یا اباذر! دو رکعت نماز مختصر و با تفکر بهتر است از یک شب نماز بدون حضور قلب.
یا اباذر! انسان (در دین خود) کاملا بینا و بصیر نگردد مگر آن که مردم را در راه خدا و انجام وظیفه چون چهارپایان بداند و در عین حال چون بخود می نگرد، بگوید من از همه کوچکترم.
ای اباذر! به حقیقت ایمان نرسی مگر آن که همه مردم را در دینشان، احمق و در دنیاشان، عاقل بدانی.
ای اباذر! پیش از آن که به حسابت برسند خود را محاسبه کن، که این محاسبه برای حساب فردایت بهتر است، و پیش از آن که تو را به میزان سنجش نهند خود را بسنج، و خود را برای روز حساب بزرگ آماده کن؛ روزی که هیچ امر پنهانی بر خدا مستور نماند.
یا اباذر! مَثَل آن کس که بدون عمل، دعا می کند مثل کسی است که بدون کمان، تیر بیندازد.
یا اباذر! خداوند متعال از سه کس به ملائکه می بالد:
کسی که در بیابان بی آب و علفی اذان بگوید و برخیزد و نماز بگزارد، خداوند به ملائکه می فرماید: به این بنده من بنگرید که نماز می خواند و هیچ کس جز من او را نمی بیند، و هفتاد هزار فرشته نازل می شوند و پشت سر او نماز می خوانند و تا فردای آن روز برایش استغفار می کنند،
و مردی که شب بر می خیزد و به تنهایی نماز می خواند و در سجده خوابش می برد، خداوند متعال می فرماید: به بنده ام بنگرید که روحش نزد من است و بدنش در سجده
و مردی که در میدان جهاد است همه همراهانش فرار کرده اند و او می جنگد تا شهید گردد.
یا اباذر! جز با مؤمن منشین، و جز آدم متقی غذای تو را نخورد و غذای فاسقان را مخور.
یا اباذر! برای انسان همین اندازه دروغ کافی است که هر چه می شنود به زبان آرَد.
یا اباذر! هیچ چیز برای زندانی نگهداشتن، بهتر از زبان نیست.
یا اباذر! کسی که زبانش را نگه ندارد، عملی انجام نداده.
یا اباذر! عیب جوی خَلق و مدیحه گو و طعنه زن و ظاهر ساز، مباش.
یا اباذر! هر که در کسب ثروت بی باک باشد و از هر جا (حلال یا حرام) که رسد ابا نکند خداوند نیز باک نخواهد داشت که از کدام در به دوزخش اندازد.
یا اباذر! خدای متعال فرماید: من از حکیم حرف قبول نمی کنم؛ ولی به همّت و هدف او می نگرم اگر میل و همّ او در چیزی است که من راضی و خشنود باشم، سکوت او را ثواب حمد می دهم.
یا اباذر! خداوند متعال به چهره ها و اموال شما نگاه نمی کند بلکه به دل ها و اعمال شما می نگرد.
یا اباذر! تقوی در اینجا است (حضرت اشاره به سینه فرمود).
یا اباذر! چهار چیز است که غیر از مؤمن به آن نمی رسد: سکوت که اول عبادت است، فروتنی برای خدای سبحان، و در هر جا به یاد خدای متعال بودن، و کمی ثروت.
یا اباذر! همواره در فکر انجام حسنه باش؛ اگر چه به انجام آن نرسی تا از غافلان نوشته نشوی.
یا اباذر! هر که اختیار دامن (شهوت جنسی) و دهانش را داشته باشد به بهشت خواهد رفت.
گفتم یا رسول الله ما به گفته هایمان مؤاخذه خواهیم شد؟
فرمود: یا اباذر! مگر چیزی جز کشته های زبان مردم را به صورت به جهنم می اندازد؟ که تا خاموش هستی در سلامتی و چون زبان به حرف بگشایی چیزی به نفع یا ضرر تو نوشته می شود.
یا اباذر! گاه کسی در مجلسی کلمه ای می گوید که مجلسیان را بخنداند و به واسطه همان به قدر زمین تا آسمان به سوی جهنم سقوط می کند.
یا اباذر! وای بر کسی که سخن های دروغ می گوید تا مردم را بخنداند. وای بر او! وای بر او! وای بر او!
یا اباذر! هر که سکوت کند نجات یابد، بر تو باد به راستگویی، و هرگز کلمه ای دروغ از دهانت بیرون نشود.
یا اباذر! هر که در دنیا دو زبان و دو رو (منافق) باشد در جهنم نیز دو زبانه باشد.
یا اباذر! آنچه در مجالس می گذرد امانت است، و علنی کردن سرّ مسلمان خیانت می باشد.
یا اباذر! در هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه اعمال مردم دنیا به خدا عرضه می گردد، و برای هر مؤمنی استغفار می شود مگر برای بنده ای که بین او و برادر مسلمانش کینه باشد، و دستور می رسد که عمل این دو تن را رها کنید تا با هم صلح کنند.
یا اباذر! هر که بمیرد با ذرّه ای تکبر بوی بهشت را نشنود مگر آن که قبل از مرگ توبه کند.
مردی پرسید یا رسول الله من زیبایی و آراستگی را خیلی دوست دارم چنان که می خواهم لباس و کمربند و کفشم قشنگ باشد آیا اشکال دارد؟
فرمود: در دل چگونه ای؟ گفت: دلم به حق عارف است و آرامش دارد.
فرمود: این کبر نیست؛ ولی کبر آن است که حق را رها کنی و روی به غیر حق آوری، و چون مردم را ببینی گمان بری که مال و آبروی هیچ کس به اندازه مال و آبروی تو ارزنده نیست.
یا اباذر! بیشتر کسانی که به دوزخ می روند متکبّرانند.
یا اباذر! مردمی در امت من بیایند و در ناز و نعمت زاییده و بزرگ شوند و همّشان، خور و خواب باشد و چرب زبانی کنند، آنها بدترین امت من هستند.
یا اباذر! هر که به پوشیدن لباس زیبا، قدرت داشته باشد و برای فروتنی در پیشگاه حق آن را نپوشد در صورتی که برای آبرو و حیثیت او مضر نباشد و خود را بی آن که مسکنت داشته باشد خوار بدارد، و مالش را در غیر معصیت خرج و انفاق نماید و به بیچارگان و مسکینان کمک کند و با اهل علم و حکمت مجالست نماید، خوش به حال آن که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و مردم از شرّ او در امان بمانند، خوش به حال آنکه به علم خود عمل کند و اضافه مال و در آمدش را انفاق نماید، و اضافه بر ضرورت سخن نگوید.
یا اباذر! آیا لباس خشن و جامه کهنه برای آن نیست که خود خواهی و فخر فروشی به تو راه نیابد؟
یا اباذر! در آخر امان مردمی می آیند که در زمستان و تابستان لباس پشمی می پوشند و این را وسیله برتری خود بر دیگران می دانند، که ملائکه زمین و آسمان ها آنها را لعنت خواهند کرد.
یا اباذر! مردمی در امت من بیایند و در ناز و نعمت زاییده و بزرگ شوند و همّشان، خور و خواب باشد و چرب زبانی کنند، آنها بدترین امت من هستند.
یا اباذر! هر که به پوشیدن لباس زیبا، قدرت داشته باشد و برای فروتنی در پیشگاه حق آن را نپوشد در صورتی که برای آبرو و حیثیت او مضر نباشد و خود را بی آن که مسکنت داشته باشد خوار بدارد، و مالش را در غیر معصیت خرج و انفاق نماید و به بیچارگان و مسکینان کمک کند و با اهل علم و حکمت مجالست نماید، خوش به حال آن که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و مردم از شرّ او در امان بمانند، خوش به حال آنکه به علم خود عمل کند و اضافه مال و در آمدش را انفاق نماید، و اضافه بر ضرورت سخن نگوید.
یا اباذر! آیا لباس خشن و جامه کهنه برای آن نیست که خود خواهی و فخر فروشی به تو راه نیابد؟
یا اباذر! در آخر امان مردمی می آیند که در زمستان و تابستان لباس پشمی می پوشند و این را وسیله برتری خود بر دیگران می دانند، که ملائکه زمین و آسمان ها آنها را لعنت خواهند کرد.
یا اباذر! می خواهی از بهشتیان به تو خبر دهم؟
گفتم آری یا رسول الله!
فرمود: ژولیده غبار آلودی که دو جامه کهنه دارد که مورد توجه و شناسایی مردم نباشد، که اگر این کس خدای را قسم دهد خداوند جوابش دهد.
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾
اى نفس مطمئنه (۲۷)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿۲۸﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (۲۸)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿۲۹﴾
و در میان بندگان من درآى (۲۹)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿۳۰﴾
و در بهشت من داخل شو (۳۰)
اى آن كه خدایى كه تو را خلق كرد پیش از خلقت بیازمود و در آن آزمایش بر هر گونه بلا و مصیبت تو را شكیبا و بردبار گردانید و ما چنین پنداریم كه دوستان شما هستیم و مقام بزرگى شما را تصدیق مىكنیم و بر هر دستور و تعلیمات الهى كه پدر شما و وصیّش كه درود حق بر او باد
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله
السلام علیکِ یا عزیزة اهراء
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا فاطمة بنت حِزام الکِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته.
اُشهِد الله و رسولَه اَنَّکِ جاهدتِ فی سبیل الله اذ ضحیّتِ باولادک دون الحسین ابنِ بنتِ رسولِ الله
و عبدتِ اللهَ مُخلَصَةً له الدین بِوِلائک للائمة المعصومین
و صبرتِ علی تلک الرزیة و احتسبتِ ذلک عند الله رب العالمین.
درورد بر تو ای فرستاده خدا ، درورد بر تو ای پیشوای ایمانیان
درود بر تو ای فاطمه زهرا ، پیشوا و سرور ن در هر دو جهان
درود بر حسن و حسین ، دو سرور جوانان اهل بهشت
درود برتو ای همسر جانشین فرستاده خدا
درود بر تو ای کسی که عزیز حضرت زهرا بودی
سلام بر تو ای مادر ماههای درخشان ، ای فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب که لقب داده شدی ( از طرف حضرت علی ) به ام البنین ( مادر پسران ) و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
خدا و پیامبرش را گواه می گیرم که همانا تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آنها در راه آرمانهای حسین علیهالسلام جهاد نمودی؛
و بندگی خدا را با تحت ولایت قرار گرفتن امامان معصوم با خلوص کامل به جا آوردی و بر آن مصیبت جانکاه و عظیم ( که برای فرزندانت اتفاق افتاد )صبر نمودی چرا که آنرا در پیشگاه حضرت حق می دانستی
و همواره در سختی ها و شدائد ، امام علی بن ابی طالب را یاری می کردی و همواره در نهایت اطاعت و وفاء نسبت به این خاندان بودی .
عبد السلام بن صالح هروى نقل میكند در آخرین جمعه ماه شعبان، خدمت امام رضا(ع) رسیدم، حضرت به من فرمود:
اى اباصلت! بیشتر ماه شعبان گذشته است و این، آخرین جمعه از آن است. پس در آنچه از آن مانده، كوتاهىهایت را در آنچه گذشته است ، جبران کن . به كارى روى آور كه برایت مفید باشد و آنچه را بیهوده است و به تو مربوط نیست، وا گذار .
زیاد دعا و استغفار و تلاوت قرآن داشته باش و از گناهانت به درگاه خدا توبه كن، تا در حالى ماه خدا سوى تو آید كه براى خدا خالص شده باشى.
هیچ امانتى را بر عهده خویش باقى نگذار، مگر آن كه ادا كرده باشى؛ و هیچ كینهاى را در دلت نسبت به مؤمنى نگاه مدار، مگر آن كه از دل به در آورده باشى؛ و هیچ گناهى را كه مرتكب مىشدى، مگذار ، مگر این كه از آن، دست برداشته باشى . از خدا پروا كن، و در نهان و آشكار كارت، بر او توكّل كن وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْراً ؛ و هر كس بر خدا توكّل كند، او برایش بس است. خداوند، فرمان خویش را پیش خواهد برد. به یقین، خداوند براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است».
و در باقىمانده این ماه، زیاد بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه؛ خدایا! اگر ما را در آنچه از شعبان گذشته است، نیامرزیدهاى، پس ما را در باقیمانده آن ببخشای» .
همانا خداوند متعال، در این ماه به احترام ماه رمضان، بندگان بسیارى را [از آتش] آزاد مىكند.
عیون أخبار الرضا (ع): ج2، ص51، حدیث198
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا رَسُولَ اللّٰهِ
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خاتَِمَ النَّبِیِّینَ
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مُحَمَّدُ ، السَّلامُ عَلَیْكَ یَا أَحْمَدُ
ابوذر گفت: روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی ـ علیهما و آلهما السلام ـ کسی دیگر نبود. خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت. مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.»
فرمود: چه خوب، ای ابوذر! تو از مایی.تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راه ها و روش های خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند.
ای ابوذر!خدا را آنگونه عبادت کن که گویا او را می بینی.اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، معرفت» و شناخت» است. او قبل از هرچیز، اوّل» است و چیزی پیش از او نبوده است.او یکتایی است که دوّمی ندارد.پاینده ای است که نهایت ندارد. آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، پدید آمده از قدرت اوست.اوآگاه» و توانا» است.
پس از توحید، مرحله دوم بندگی خدا»، ایمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به این که خداوند مرا به سوی تمامی بشریت، به عنوان بشیر» و نذیر» فرستاده است، تا این که خلایق را به فرمان خدا به سوی حق (که خداوند است)دعوت کنم.
پس از توحید و اعتراف به رسالت من، دوستی کردن با اهلبیت من» است، این خانه و خانوادهای که به خواست خدا و اراده او نجس و پلیدی از آن رفته و به طهارت» رسیده است و بدان ای اباذر! که خداوند خاندان مرا در میان امتم مانند کشتی نوح قرار داده هر کس سوار شد نجات یافت و هر کس دوری کرد نابود شد و مانند باب حطه است در بنی اسرائیل هر کس وارد شد در امان بود.
ای اباذر! وصیت مرا یاد بگیر که خوشبخت دنیا و آخرت باشی.
ای اباذر! پنج چیز را پیش از پنج تا غنیمت بشمار: جوانیت را پیش از پیری؛ تندرستیت را پیش از بیماری؛ دارائیت را پیش از ناداری؛ آسودگیت را پیش از سرگرمی؛ زندگیت را پیش از مُردن.
اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ الْمُبَارَكَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ جُعِلَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنَا فِیهِ وَ سَلِّمْهُ لَنَا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِی یُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِیَةٍ یَا مَنْ أَخَذَ الْقَلِیلَ وَ شَكَرَ الْكَثِیرَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ؛
خدایا، این ماه مبارک که قرآن در آن نازل گشته، و هدایتی براى مردم، و دلایل روشنى از هدایت و تمیز میان حق و باطل قرار داده شده است، فرا رسید، پس ما را در آن بهسلامت بدار و آن را برایمان سالم نگهدار، و از سوى خویش در حال آسانى و سلامت کامل از ما تحویل بگیرش، اى آن که اندک را بپذیرد، و بسیار را قدر نهد، از من اندک را بپذیر.
ثُمَّ فَضَّلَ لَیْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَیَالِیهِ عَلَى لَیَالِی أَلْفِ شَهْرٍ وَ سَمَّاهَا لَیْلَةَ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلاَمٌ دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ
آنگاه شبى از شبهاى این ماه برگزید و بر شبهاى هزار ماه برترى داد. و آن شب را لیلة القدر» نامید. در آن شب، فرشتگان و روح، به فرمان پروردگارشان، بر هر یك از بندگان او - كه بخواهد - نازل میشوند، همراه با تقدیرى تغییر ناپذیر. آن شب، شب سلام و درود فرشتگان است و دامنه بركاتش تا سپیدهدم كشیده شود.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْحَقْ ذُنُوبَنَا مَعَ امِّحَاقِ هِلاَلِهِ
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و آنگاه كه هلال ماه رمضان به محاق میافتد، گناهان ما محو كن.
وَ اسْلَخْ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ انْسِلاَخِ أَیَّامِهِ حَتَّى یَنْقَضِیَ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّیْتَنَا فِیهِ مِنَ الْخَطِیئَاتِ وَ أَخْلَصْتَنَا فِیهِ مِنَ السَّیِّئَاتِ
و چون به سلخ رسد و روزهایش به آخر آید، جامه شوخگن گناهان از تن ما بیرون كن، آن سان كه چون به سر شود ما را از هر خطا پیراسته و از هر گناه، پاك ساخته باشى.
قلم به دست گرفتم خدا خدا بنویسم
بخاطر دل خود نامه ای جدا بنویسم
اگر چه اشگ ندامت امان نمی دهدم
خدا کند بتوانم که نامه را بنویسم
مبارک
سالهاست که در سکوت و انتظار و پر از حسرت ، چشم در راهم
همواره عشق بی خبر از راه می رسد
چونان مسافری که به ناگاه می رسد
وا می نهم به اشک و به مژگان، تدارکش
چون وقت آب و جاروی این راه می رسد
اینت زهی شکوه که نزدت کلام من
با موکب نسیم سحرگاه می رسد
با دیگران نمی نهدت دل به دامنت
چندان که دست خواهش کوتاه می رسد
میلی کمین گرفته پلنگانه در دلم
تا آهوی تو کی به کمینگاه می رسد!
هنگام وصل ماست به باغ بزرگ شب
وقتی که سیب نقره ای ماه می رسد
شاعر دلت به راه بیاویز و از غزل
طاقی بزن خجسته که دلخواه می رسد
حسین منزوی
آن دمِ زندانیم بازدم جان شده؛
از قفسِ سینه ها همچون آه آمدم
پیرهنِ یوسفم یا کفنِ یوسفم؟
بوی تنِ یوسفم کز دلِ چاه آمدم
شاه پناهم بیده خسته ی راه آمدم…
آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدم
راهِ خراسان چنین ماه خراسان چنان؛
شاهِ خراسان ببین بهرِ پناه آمدم
شاه خراسانی ام؛ رستم دستانی ام…
دست مرا رد مکن بر در شاه آمدم
شاه پناهم بیده خسته ی راه آمدم…
آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدم
شافی دارالشفا پنجره فولاد کو؟
در طلبِ شاخه ای مهر گیاه آمدم
مشهدِ مشهود، من حضرت محمود من
طالعِ مسعود من، نامه سیاه آمدم
شاه خراسانی ام دست مرا رد مکن…
بر در شاه آمدم
شاه پناهم بیده خسته ی راه آمدم…
آه… نگاهم مکن؛ غرقِ گناه آمدم
بسته ی بسطِ توام؛ لولی مستِ توام،
ضربه ی شصت توام بر دفِ ماه آمدم
بادِ موافق وزید از طرف صحنِ قدس؛
نام مرا خواند و رفت چون پر کاه آمدم
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را در دل قالیچه جا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است
پاییز عاشق است
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز اینکه روز و شب بنشیند دعا کند
بنشیند دعا کند
تقویم خواست بگیرد از تو بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
خش خش…صدای پای خزان است ، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز باز کند
پاییز عاشق است
پاییز عاشق است
پاییز عاشق است
ای آن که خدایی که تو را خلق کرد پیش از خلقت بیازمود
و در آن آزمایش بر هر گونه بلا و مصیبت تو را شکیبا و بردبار گردانید.
درباره این سایت